برای گاهی شادی، گاهی غم

آخرین مطالب

ای تو به من از من نزدیک تر

جمعه, ۲۸ دی ۱۳۹۷، ۱۱:۱۲ ب.ظ


بیش از یک ماهست خودم را گره زدم به یک کار موقت که هر چند قرار نبود جدی شود ولی شد و حالا درست توی همین روزهای نفس گیر و پر آشوب و غم، شده است بهانه ی کنده شدنم از تخت. دوباره برگشته ام به تکرار پرخوابی های عصبی و اگر این نیمچه تعهد نبود خدا میداند رکورد چند ساعت در روز را رد میکردم. قبل ترها خواب کمی آرامم میکرد ولی حالا خستگی روی خستگی دارد برایم. همه یمان توی شوک یک تصمیم به ظاهر احمقانه دست و پا میزنیم و فعلا از دست هیچ کس کاری ساخته نیست، قرآن باز میکنم و هر بار آیه ی صبر می آید و این من کم طاقت این روزها را آشفته تر میکند. دست و دلم به هیچ کار نمیرود و کار است روی کار که تلنبار شده .
من توی همه ی معامله هایم با خدا کم گذاشته ام  خیلی هم کم گذاشته ام و خیلی جاها با این که میدانستم این را، باز طلب کارانه یقه گرفته ام، خودم را محق دانسته ام و پا را فراتر از آنچه که باید گذاشته ام. همین لالم میکند برای التماس ، این را توی تنگنای این روزها که حتی دست دعایم را گم کرده ام میفهمم...دلم برای سید کریم تنگ است.
پ.ن:من آدم تنهاییم ولی توی همه ی تنهایی هایم دلم گرم آغوشی بوده که همیشه و همیشه مامنم بوده، خدای از رگ گردن به من نزدیک تر...
۹۷/۱۰/۲۸ موافقین ۰ مخالفین ۰
.. Mary

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی